نامش زویی بود و از کشور آلمان به تنهایی به ایران آمده بود. می گفت اصالت اتریشی دارد اما در آلمان زندگی می کند. از او خواستم تا تجربیاتش را با این نوع پوشش که در ایران دارد را برایم بازگو کند. او گفت من قبل از انکه به ایران بیایم فکر میکردم باید پوششم متفاوت باشد و کاملا پوشیده باشم اما وقتی وارد ایران شدم دیدم پوشش زنان خیلی فرقی با پوشش زنان در اروپا نمی‌کند و فقط باید سرت پوشیده باشد. اما یک چیز کمی مرا آزار می‌داد و آن اینکه در بعضی از شهرها وقتی برخی از جوانان می‌خواستند با من عکس بگیرند و یا صحبت کنند خیلی خودشان را به من نزدیک می‌کردند و براحتی با من تماس لمسی برقرار می‌کردند و این برای من آزار دهنده بود! چون در اروپا کسی حق ندارد به یک زنی که او را نمی‌شناسد دست بزند! و چه بسا می تواند از او شکایت کند که بدون اجازه به من دست زده است مگر آنکه دوستان صمیمی و یا نامزدش باشد. به او گفتم البته در ایران هم همینطور است و زنان از حرمت بالایی برخوردارند و کسی بدون اجازه حق دست زدن به یک خانم را ندارد. اما شاید علت این اتفاق ناخوشایند برای شما تصویری است که رسانه‌های غربی در محصولاتشان از فیلم و عکس و غیره از معنای آزادی در غرب به جوانان کشور ما و کشورهای دیگر نشان می‌دهند! تصویری که زن و مرد هیچ حریمی در رفتارهای که مربوط به حریم شخصی افراد می‌شود ندارند در حالی که این تصور کاملا اشتباه است. به گونه‌ای که حتی نوع نگاه غیرمتعارف می‌تواند عواقب حقوقی سنگینی برای شخص داشته باشد. اقتباس از کتاب: میهمانان درب شماره 17- انتشارات خادم الرضا- نویسنده: محمدحسین فیروزمندی